پسرخوانده دیوانه شد - او از نامادری خود خواست تا به او کمک کند تا بار را پیاده کند! در نهایت او فقط یک بار قبول کرد که این کار را انجام دهد. ها-ها-ها، و بعد خودش اعتراف کرد که پدرش هرگز او را اینقدر باحال نکشیده است. ماهی را روی قلاب گرفتید - اکنون برای مدت طولانی روی آن بال می زند!
برای راه اندازی کسب و کار به کار سخت نیاز است. اما یک مدیر اجرایی همچنین باید گهگاه استراحت کند، تا ایدههای جدید جاری شود، تا سرش به کار بیفتد. برخی با دوستان به ماهیگیری یا شکار می روند یا با خانواده به تعطیلات می پردازند. اما دیگران حتی این بار هم ترحم می کنند - آنها می توانند فقط نیم ساعت یا یک ساعت را اختصاص دهند. و در این مدت برای چه کاری وقت دارید؟ فقط وقت نوشیدن قهوه و لعنت به جوجه است. به همین دلیل آنها منشی های زیبای خود را نگه می دارند که شرح شغل آنها شامل رابطه جنسی با رئیس است. این خیانت به همسرش نیست، بلکه فقط ورزش جنسی است - بالا و پایین، راست و چپ. شما آن را پایین می آورید و دوباره بالا می آورید - باید بچرخید!
گریندی زیبا هستند.