این یک جور درهم و برهم و نامنسجم یا چیزی شبیه به این است! اول، او خودش پر از آن بود، و تنها پس از آن به دوست لزبین خود زنگ زد تا با او کنار بیاید. آیا دعوت از یک دوست منطقی تر نبود؟ و رئیس کارمند را کتک زد، چرا دوست دخترش را هم دعوت نمی کند - به اصطلاح، هر دو طرف کار کند! و تماشای آن برای او جالب خواهد بود و خانم ها از آن لذت می برند. من فکر می کنم در این نسخه از قرقره خواهد بود بسیار جالب تر!
ظاهراً پدر و دختر قبلاً بارها و بارها مشغول لذت های جنسی بوده اند ، زیرا دختر تجربه شلخته سابق را دارد و اصلاً از دست جد خود خجالت نمی کشد. چشمان بی شرم او پیرمرد را بیشتر هیجان زده می کند و او دیگر وضعیت خود را به خاطر نمی آورد. نوازش دهان هر دو به لعنتی سخت تبدیل می شود و بلوند از خوشحالی غرش می کند، در حالی که فراموش نمی کند به باباش لبخند شیرینی بزند.
# مرا در دهانت می گیری؟ #